یک مشت مزخرفات...

همه تفکرات، توهمات، احساسات و کلا مزخرفاتی که توی فکرم و دلم وول می خوره...

۱۳۹۱ آبان ۲۱, یکشنبه

این روزها...



نیستی اما من برایت چای می ریزم
دیروز هم ...... نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم
دوست داری بخند دوست داری گریه کن
و یا دوست داری مثل آینه مبهوت باش
مبهوت من و دنیای کوچکم دیگر 
چه فرق می کند باشی یا نباشی من با تو زندگی می کنم...!

رسول یونان این شعرگونه را انگار از روی زندگی این روزهای من گفته یا برای زندگی این روزهای من...


91/8/21

سپیده