یک مشت مزخرفات...

همه تفکرات، توهمات، احساسات و کلا مزخرفاتی که توی فکرم و دلم وول می خوره...

۱۳۹۰ مرداد ۱۵, شنبه

روزمرگی


روزهایی به شددت شبیه به هم که یکی پس از دیگری می گذرد، 
و من همچنان نا خشنودم از این یکنواختی.
در پی اتفاقی خوشایند و جدید تجربه می کنم تازه های تکراری را....



90/5/15
سپید