تو هم فراموش می شوی...
روزی تو هم فراموش می شوی،
همانگونه که فراموش شدند تمامی دیگرانی که روزگاری می پنداشتم بزگترین و بیشترینند
وفراموش شدند!
و در آن روز بی هیچ واهمه و لرزش دلی،
با صدایی رسا و قوی نامت برزبان خواهم راند و سخن خواهم گفت از احساسی که روزگاری نسبت به تو داشتم و :"خیال" میکردم که نامش عشق و یا حتی دوست داشتن است.
و هیچ نبود جز "شاید" کمی عادت زیرا که فراموش شد،
همانگونه که فراموش شدند!
فراموش می شوی...جان می فرسایی و فراموش میشوی،
همانند دیگرانی که پیش از تو جانم را فرسادند و فراموش شدند!
90/11/18
سپیده