یک مشت مزخرفات...

همه تفکرات، توهمات، احساسات و کلا مزخرفاتی که توی فکرم و دلم وول می خوره...

۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

به جرم س.ب.ز بودن

گرفتند، در بند كشيدند و كشتند....


يك سال پيش در چنين روزي، درست يك روز بعد از ن.م.ا.ز جمعه سياه،
اين د.‍‍‍‍ژخيمان سياه به وحشيانه ترين شكل خود در آمده و به كشتار مردم بي دفاع پرداختند و شنبه خونين را رقم زده‌اند


گرفتند، در بند كشيدند و كشتند....

مردم مظلوم و بي دفاعي را كه در سكوتي س. ب.ز در طلب گرفتن آزادي و حق خود بودند

خون‌هاريخته شد به جرم س.ب.ز بودن، به جرم آزادي خواهي.

سكوت مي كنم به ياد تمام آن روزهاي خونين...
89/3/30
سپيد

4 نظر:

  • در ۳۰ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۳۳, Anonymous سپیدار گفت...

    سلام دوست سبزم
    ما همیشه به یاد شهدای جنبش سبزمون هستیم و تا وقتی حق خودمون و حق اون کسانی که خونشون رو دادن نگیریم عقب نمیشینیم.
    جریانی که تو یکی از پستای قبلیت نوشتی برای یکی از دوستای منم پیش اومده،با این تفاوت که اونا رو از اداره شون به زور برده بودن برای سخنرانی احمدی نژاد !!! فکر کن!
    پیروز باشی و سبز

     
  • در ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۲۹, Anonymous ناشناس گفت...

    فک کنم سکوتمون واسه اون اتفاقا و روزا خیلی زیادی شده ..

     
  • در ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۲۳, Anonymous هـ. ز.ز. گفت...

    حصاری جان شمام که هی سکوت می‌کنی که. بیا یه کاری بکنیم.

     
  • در ۱ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۳۳, Anonymous سعیدرضا خسره گفت...

    گرما را وقت سرما یاد کن

     

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی