یک مشت مزخرفات...

همه تفکرات، توهمات، احساسات و کلا مزخرفاتی که توی فکرم و دلم وول می خوره...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

صبرِ من...

اولش فقط گوش می کنم،
نه مخالفتی، نه موافقتی،
فقط در سکوت گوش می کنم، گاهی وقتا یه اِهِم و اوهومی هم چاشنی سکوتم می کنم که مشخص باشه که دارم گوش می کنم.

بعدش کم کم، وقتی دیگه حرف زدن از حد خارج می شه و به وراجی میرسه،
دیگه حتی گوش هم نمی کنم...
فقط با صبری بی نظیر، "تظاهر" می کنم که دارم گوش می کنم!

ولی.... کم کم صبر من هم تموم می شه،
دیگه حتی تحمل تظاهر به گوش کردن به زر زر های مفت رو ندارم.

الان،
دیگه نوبته منه که برینم به کل نظرات مزخرف و حرف های مفت!!!
29/2/89
سپید

5 نظر:

  • در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۲۷, Anonymous یاسمن گفت...

    اولین باره که میام اینجا
    می دونی تو نوشتت بهترین چیزی که به چشمم خورد چی بووود
    این که خیلی بی شیله پیله و راحت می نویسی
    حرف اگه مفت باشه
    ارزش اهم و اوهوم و گوش نکردن وتظاهر کردنو نداره
    والا صبر ایوووب داری تو دختر که تا این مرحله حوصله می کنی

     
  • در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۲۲, Blogger مهسا نعمت گفت...

    چقدر انسانها شبیه همن
    چقدر بعضی موقعیت ها برای آدم آشناست

     
  • در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۳۳, Blogger Unknown گفت...

    مرسی یاسمن جان، خوش اومدی به جمع خوانندگان مزخرفات من

    مهسا خانوم!!! دوتا بهمنی می تونن خیلی شبیه هم باشن، و وقتی دونفر شبیه باشن موقعیت های شبیه هم می تونن داشته باشن!!!
    مگه نه؟

     
  • در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۸:۱۸, Anonymous ناشناس گفت...

    حتي بايد به تز ها و دخالت ها و زرهاي مفت هم كه فقط براي ديگران زده ميشه و نصيحتاي پيغمبر گونه هست هم گوش نداد

     
  • در ۲ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۶:۳۰, Anonymous سما گفت...

    حفظ ظاهر سخت شده اين روزا
    سخت تر از امتحاناي پايان ترم

     

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی